آرایشت تو حلقـــــــم
اینو نگــــــــــــــاه!!!!
ببینین چقدر خوشگلن...
ooof girlsss | صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل خورشید شیعه آیت الله سیستانی | ||
WeLcOm
[ چهار شنبه 29 خرداد 1398
] [ 22:27 ] [ هانیه خانوم ]
بـــانـــوی سرزمینم ارزش خودت را بدان
قرار است چشمانت گرما بخش مردی باشد... قرار است آغوشت لطیف ترین جایگاه مردی باشد... قرار است موهایت نوازش گر بی خوابی های مردی باشد... قرار است شخصیتت اوج غرور مردی باشد...
[ شنبه 4 خرداد 1398
] [ 21:46 ] [ هانیه خانوم ] راهکار جدید آلمانی ها در مبارزه با حجابالبته خبرگزاری بیلد Bild به ناچار اذعان میکند: در عین حال تا کنون هیچ تکهای از لباس مانند روسری (حجاب) مورد
بحثهای داغ قرار نگرفته است، چرا که روسری بیش از هر چیز، نشان از نوعی استقلال و خودمختاری مذهبی زنان دارد. البته
«بیلد Bild » واژهی «مرتجع و زن
ستیز» را به آن میافزاید، تا ضمن اذعان، بغض خود را نشان داده و رسالت ضدتبلیغ علیه اسلام را نیز به انجام رسانده باشد.
کثرت حجاب به شکل حجابهای متعارف در ایران (چادر، مقنعه و مانتو)، یا در ترکیه (مقنعهی بلند و گشاد تا نزدیک کمر و
مانتوهایی مانند چادر)، یا حجابهای متعارف در
عرب (که بیشتر شبیه چادر مشکی است و تمام هلال صورت و دستها را تا مچ میپوشاند)، مشکل بزرگی برای مخالفان حجاب
در اروپا ایجاد کرده است، چرا که به غیر از
آن که بیانگر استقلال و جرأت دینی زنان مسلمان در اروپا میباشد، حامل پیام اسلام بیدار، پویا و انقلابی نیز شده است. لذا
آلمانها بسیار مایلند که اگر گریزی از
حجابگرایی زنان نیست، دست کم به یک روسری قناعت کرده و زنان مسلمان با افتخار با این هیبتهای پیامدار و جاذب در اجتماع
حاضر نگردند. لذا شبکه خبری بیلد،
برای تبلیغ روسری البته نه به عنوان حجاب، بلکه به عنوان یک جایگزین - میافزاید: در عین حال باید اذعان داشت که قطعاً
روسری یکی از لوازم جانبی مصرفی زنان
مؤمن، اما شیک و پیرو مد روز میباشد.
بیلد میافزاید: این روسریها در عین حال که نشان دهندهی «ارزش»ها - اما به طریق محافظهکارانه است - با طراحیهای
زیبا، بسیار مدرن بوده و در فروشگاههای
گرانترین خیابانها عرضه میشود و به طور فزایندهای مورد استقبال قرار گرفته است و البته لباسها، کفشهای پاشنه بلند و
کتهای متناسب با آن نیز طراحی میشود.
لازم به ذکر است که ترکها پیشتاز طراحی این مدلهای روسری (و البته اغلب مدهای رایج در اروپا) هستند. این گزارش
میافزاید: در استانبول از تابستان 2011،
مجلهی مدی به انواع روسری اختصاص یافت به نام علاء (Âlâ ). این مجله در 200 برگ و با صفحات بسیار زیبا،براق
(مقوای گلاسه و یوویدار) منتشر شده
و اقشار مذهبی تحصیلکرده، ثروتمند و طرفدار مد را هدف و مخاطب قرار داده است. تیراژ این مجله 40000 نسخه بوده و
در آلمان نیز آبونمانهای بسیاری دارد و
صفحه فیسبوک این مجله از 120 هزار طرفدار برخوردار میباشد.
درج این مطالب که در قالب یک گزارش ارائه شده، تبلیغات بسیار گستردهای برای این مجله و جایگزینی مدهای روسری مدرن، به جای حجابهای متداول میباشد. این
خبرگزاری بلافاصله میافزاید: البته سابقاً روسری در ترکیه یک مد روستایی بود که آتاتورک آن را ممنوع کرد، اما با روی کار آمدن
حزب رفاع و توسعه دوباره مطرح شد و
ظاهر شدن همسر اردوغان با روسری، رژ لب و کیف در دست در مجامع، نشان داد که دین میتواند مدرن باشد.
این خبرگزاری به سایر مجلههای مدهای اسلامی و روسری ترکیه مانند مجلهی تکبیر (Tekbir ) نیز اشاره نموده و در تبلیغ
بیشتر جهت جایگزینی روسریهای مدرن به
جای حجابی که برای آنان به مثابهی یک حربهی سیاسی میباشد، میافزاید: این مجله از طرحها جیغ و بازی با رنگها استفاده
میکند، تا جایی که برای به دست آوردن یک
تکه پارچه، به التماس میافتید(؟!)
در هر حال با توجه به این که سیاستگذاران تبلیغاتی آلمان به فلسفه و حدود حجاب آشنایی ندارند، به نظرشان چنین رسیده که
تبلیغ جهت جایگزینی روسریهای مدرن به
جای حجابهای مشخص و پیامدار، میتواند از آثار مثبت حجاب – که موجب گرایش بسیاری از دختران و زنان غیر مسلمان نیز
شده است – بکاهد. هر چند که این تبلیغ
بیش از آن که مدل زنان مؤمنهی محجبه را تغییر دهد، موجب پوشش زنانی میشود که مایل به پوشش هستند، اما رعایت حجاب به معنای متداول برایشان آسان نیست و در
نتیجه تمام این گزارش اذعان به گسترش میل به پوشش از یک سو و تبلیغ پوشش اسلامی (اگر چه روسری) از سوی دیگر بود.
امید است طراحان و تولید کنندگان ایرانی ما نیز به جای تقلید از طرحهای مشمئز کنندهی غربی، بتوانند بهترین و شیکترین
طرحهای حجاب اسلامی را ارائه دهند. البته
گامهایی برداشته شده است، اما دیر و کُند و غیر جاذب!
[ دو شنبه 6 آبان 1392
] [ 11:22 ] [ هانیه خانوم ]
[ چهار شنبه 29 خرداد 1392
] [ 20:59 ] [ هانیه خانوم ] صعود مقتدرانه تیم ملی ایران را به جام جهانی 2014را به همتون تبریک میگم [ چهار شنبه 29 خرداد 1392
] [ 16:6 ] [ هانیه خانوم ] تــآ حــآلا شُــده بــه شُــمآ بگــن [ چهار شنبه 29 خرداد 1392
] [ 14:9 ] [ هانیه خانوم ] وقتی مشکی رنگ مانتو شلوار باشه خوبه وقتی مشکی مد باشه خوبه وقتی رنگ عشقه خوبه! وقتی رنگ کت و شلوار باشه با کلاسه! وقتی لباس های شب تو مهمونی ها مشکی باشه باکلاسه! اما وقتی رنگ چادر من مشکی شد بد شد! افسردگی می آورد! دنبال حدیث و روایت می گردند که رنگ مشکی مکروهه! مشکی تا جایی که برای لباس های شما بود خوب بود و باکلاس به ما که رسید بد شد من و متهم می کنید به افسردگی به دل مردگی و من توی زندگی دنباله لحظه ای هستم که افسردگی گرفتم به حکم شما! دوست دارم رنگ عشق باشد عشق به خــــــــــدا بدون افسردگی [ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 13:31 ] [ هانیه خانوم ] ساینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت همراه باترکیب بندی خوشرنگش لذت ببری، ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد؛ که هم خودت گناه نکنی هم هم دیگری راناخواسته یاحتی خواسته به گناه وانداری اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی، ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی؛ که هم خودت گناه نکنی هم دیگری راناخواسته یاحتی خواسته به گناه وانداری اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی، ولی نزنی و بتوانی صدایت را نازک کنی؛ اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید، ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی؛ اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی، ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی؛ اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو در پوشش بودن های ارزشمندتو ارزشی قائل نباشند اماباز استواروقوی باشی اینکه جوری حرف بزنی، قدم برداری و پوشش داشته باشی که همکارت، استادت، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد؛ اینکه با همه این تناقض ها دست بگریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود؛اینکه..........
تقدیم به همه محجبه های گل
[ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 13:29 ] [ هانیه خانوم ] يه دختر چادری با دوستای بی حجابش بیرون میرن؛ كی رو تا حالا دیدی رو پیكان 48 چادر بكشه؟ چه خوب جواب شهیدارو دادیم نه؟؟؟؟؟ چه مادر هایی که جوونشونو به خداسپردنو بعد چند وقت فقط شنیدن مفقود الاثر شدن امابازم دم نزدن وخداروشکرکردن چه همسر هایی که شوهرشونو برای شرکت در جنگ تشویق میکردن چه فرزندانی که حتی مجال دیدن پدرشونم نداشتن فقط هر روز با عکس روی دیوار دردو دل میکنن و چه جواب خوبی از ما گرفتن نه؟؟؟؟؟؟؟فکر کردید اینا برای چی رفتن ؟؟؟؟؟؟برای اینکه یک تار موی خواهرای مملکتشونو ی نا مرد نبینه اونوقت خواهرم تو جوابشو اینطور دادی؟؟؟؟؟؟؟؟ برادرم تو چی فکر میکنی ؟؟؟؟؟اونا رفتن که تو غیرتت بجوشه دمت گرم داداش تو هم خوب جوابشونو دادی پدر یا مادر نکنه شما هم یادتون رفته اونا برا چی رفتن ؟؟؟؟؟؟ چرا همسر یا دخترت با وضع بد میاد بیرون ؟؟؟؟؟؟؟ پس غیرتمون کجا رفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینا همه سوال های بی جوابه جالب اینجاست که ما اسم این کارارو میذاریم آزادی اگه این کارا آزادی ما با حیوون چ فرقی داریم هان؟؟؟؟؟؟؟ ما هدفمون رو گم کردیم
ما فراموش کردیم که اشرف مخلوقاتیم چرا؟؟؟؟ [ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 13:25 ] [ هانیه خانوم ]
آهای دختر سرزمین من . . . معلوم هست کجایی خیلی وقت است تو را گم کرده ایم !!! دختر سرزمین من احساس میکنم این روزها معنای زیبایی را گم کرده ای باور کن زیبایی در چشمهای امانتیه رنگ روشن و لبهای برجسته کرده سرخ نیست باور کن هر چه قدر هم دماغت را کوچک کنی و سر بالایش کنی زیبا نخواهی شد ملاک های زیباییت را تغییر بده زیبایی ظاهری هر فرد همانیست که خداوند در وجودش قرار داده زیبایی ظاهر زمانی به چشم خواهد آمد که تو قلب پاکی داشته باشی این حرف شعارنیست هرگز آنوقت همه تو را زیبا خواهند دید دختر زیبای سرزمین من از صمیم قلب برایت آرزو میکنم زیبایی حقیقی گم شده ات را دوباره پیدا کنی [ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 13:18 ] [ هانیه خانوم ] " حوای " کسی نمی شوم که به " هوای " دیگری برود ...
رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش چه امضا بکنی ،چه امضا نکنی ،من میرم اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیستشاید هم جنازه ام پیدا نشه در دل مادر آشوبی به پا شد. رضایت نامه را امضا کرد. پسر از شدت شوق سر به سر مادرش میگذاشت. -جنازه ام را که آوردند ، یه وقت خودت را گم نکنی . بیهوش نشی هااا چادرت را هم محکم بگیر! تو چه با غیرت نگران چادر مادرت بودی
وبرخی مردان شهر من چه راحت تر خودشان چادر از سر زنانشان برداشتند. من از گفتن شرمنده ام شرم دارم!!!.. همین یک جمله کافیست عکس شهدارا می [ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 13:9 ] [ هانیه خانوم ]
"کاش دنیا برعکس بود ، آدماغربی نمی شدند؛غربی ها آدم می شدند.."
دختربه خدا گفت : چطور زیبا می آفرینی ام و انتظار داری خود را برای همگان آشکارنکنم ؟ خدا گفت : زیبای من ؛ تو را فقط برای خودم آفریدم . دخترک پشت چشمی نازک کرد و گفت : خدا که بخل نمی ورزد ؛ بگذار آزاد باشم " خدا چادر را به دخترک هدیه داد " دخترک بابغض گفت : بااین ؟ اینطور که محدودترم . اصلا میخواهی زندانی ام کنی ؟ یعنی اسیر این چادر مشکی شوم ؟؟؟؟ خداوند قاطع جواب داد : بدون چادر ؛ اسیر نگاه های آلوده خواهی شد . هرچیز قیمتی را که در دسترس همه نمی گذارند . تو جواهری . دخترک باغم گفت : آخر . . . آخر ؛ آنوقت دیگر کسی مرا دوست نخواهد داشت ؛ نه نگاهی به سمت من خواهد افتاد و نه کسی به من توجه میکند . خداوند عاشقانه جواب داد : اشتباه فکرمیکنی!من خریدار توام . آدمیانند و هزاران نوع سلیقه . هرطور که بپوشی و بیارایی ؛ بازهم از تو راضی نمی شوند . اصلا مگر تو فقیر نگاه مردمی ؟ آن نگاه ها مصدومت میکند . دخترک قشنگ وقتی باعفاف و حجابت در میان گرگان قدم برمیداری ؛ فرشته ای . دخترک گفت : مگر خودت زیبایی را دوست نداری ؟ اینطور ساده که نمیشود ؛ میخواهم جذاب ترشوم و خریدنی . مداد شمعی سرخش رابرداشت و دو لبه ی دهانش را قرمز کرد . ماژیکمشکی به دست گرفت و دور چشم هایش کشید . آبشاری از گیسوانش را هدیه داد به نگاه ها " مفت و رایگان " دخترک چون عروسکی در بازار دنیا ؛ پشت ویترین خیابان خود را به نمایش که نه ، به فروش گذاشت . برچسبی روی هرنگاه دخترک به چشم میخورد " حراج شد " هرکس ردمیشد میگفت : آن چیز که حراج شود حتما ارزش و قیمتی ندارد و همگان رد شدند . . . و هیچ کس نخریدش جزنگاه های حریص ودلهای مریض وکسانی که فقط برای خوشی خودشان اورابه بازی میگرفتند آیاارزش اوهمین قدربود؟؟ [ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 13:3 ] [ هانیه خانوم ]
وقتی نمی تونی با هرکسی دست بدی یاباهرکسی خیلی راحت باشی بایدبابعضی یابهتره بگم خیلی ها سنگین برخوردکنی مگرباافرادخاص ومجازمراقب رفتارت باشی گاهی ازبعضی چیزها بخاطرقداست چادرت محرومی.... به یک چیزی مطمئن باش وفکر کن! بگو من مثل پرنسس ها و حتی الیزابت هاهستم ! میدونی چرا؟ مگه پرنسس یاالیزابت میتونه با هرکسی دست بده یاازادبرخوردکنه؟ طبیعتا نه چون درشان یامقامش نیست ازبعضی چیزهاهم محروم میشه ازچیزایی که مردم عادی ازاون محروم نیستندولی به بزرگی وارزشمندی فراوانی که خودش داره اون محرومیتهای بسیارناچیز می ارزه !پرنسس های ماه ایرونی پرنسس شدنتان
مبارک گنجیست که رسم نقشه اش خوانا نیست
از راز صدف که هرکسی دانا نیست در معرض نگاه هرپستی بودن
شایسته ی یک پرنسس رعنا نیست
[ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 12:51 ] [ هانیه خانوم ] +چادر مشکی تو برایت امنیت می آورد خیالت راحت، گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...
[ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 12:49 ] [ هانیه خانوم ] شهید : لب های ترک خورده اش سرخ است ز خون چشم هایش به رنگ حیا زلفش رنگ گرفته از خاک وطن شهید نظر می کند به وجه الله! عروسک های خیابانی : لب هایشان سرخ از بی حیایی چشم هایشان سیاه به بی عفتی زلف هایشان رنگین ز بی غیرتی عروسک ها نظر می کنند به عروسک بغل دستی!
[ پنج شنبه 16 خرداد 1392
] [ 12:35 ] [ هانیه خانوم ]
ترسیدم
آن قدر ترسیدم که حتی رفتم که این ۲ واحد اختیاری رو حذف کنم بچه ها همه می گفتن این استاد با چادری ها لجه!! تمام ترم های پیش به چادری ها پایین نمره داده بود! .. واحدهایم کم بود مجبور شدم این واحد و نگه دارم توی طول ترم من و دختر محجبه ای که قشنگ می خنده صدا می کرد! تمام ترم منتظر آخر ترم بودم منتظر نمره دادن استادی که از محجبه ها بدش می آمد دیروز نمره ها اومد روی سایت من ۲۰ شدم استادی که از محجبه ها بدش می آمد به دختر محجبه ای که قشنگ می خندد ۲۰ داد
[ چهار شنبه 15 خرداد 1392
] [ 16:21 ] [ هانیه خانوم ]
بعضی آدم ها برای روز هایی اند که دلت گرفته که می خواهی سر روی شانه هایشان بگذاری و گریه کنی! اما گاهی... دلت می خواهد تنها باشی گریه کردنت را کسی نبیند اما باز دلت شانه ای می خواهد برای گریه من این روزها وقتی دنبال شانه ای می گردم برای گریه هایم یه جایی وسط این شهر
آرام سرم را روی چادر مشکی ام می گذارم
[ چهار شنبه 15 خرداد 1392
] [ 16:16 ] [ هانیه خانوم ]
گاهی چادرم خاکی می شود چادر مشکی ام از در و دیوار شهر خاکی می شود از نگاه های طعنه آمیز خاکی می شود از حرف های سیاه خاکی می شود ... گاهی چادرم را خودم خاکی می کنم! ... چادرم را می شویم تا غبار شهر را از رویش پاک کنم تا سنگینی نگاه ها را پاک کنم [ چهار شنبه 15 خرداد 1392
] [ 16:14 ] [ هانیه خانوم ] نامه را از لای کتابم بیرون می آورم نامه را تا آخر می خوانم راستش اصلا همه ی موضوع نامه یک طرف و آن جمله ی خط آخرت هم یک طرف دیگر نامه را می خوانم تمامش را تمام اعتمادت را به خودم می خوانم این که ناراحتی از تمام حرف هایی که پشت سرت می زنند این که روزگازت خوش نیست و در بین همه ی این نا امیدی ها برای من نامه نوشتی خط آخرت اما میخ کوبم می کند: من می دانم تو نماز می خوانی ، برایم دعا کن! ... می دانی یک آن به خودم آمدم دیدم همه ی اعتماد تو به من به خاطر نمازی است که با خلوص هم خوانده نمی شود همه ی اعتماد تو که به واسطه ی نمازم به من داری شاید تو به خدا نزدیک تر باشی اما من یک لحظه حس قشنگی تمام وجودم را گرفت این که فکر کنی من به خدا نزدیک ترم...... این که فکر کنی دعای منی که نماز می خوانم بهتر است ... جمله ات را می خوانم دوباره و دوباره بعد غرق می شوم در حس نزدیکی به خدا. [ چهار شنبه 15 خرداد 1392
] [ 16:12 ] [ هانیه خانوم ]
این که می گویی چادری ها بدترند !
تیری است برنده که گلویم را می سوزاند
مرا متهم می کنی که توهین کردم پیروی حرفی که گفتم من چادر مشکی ام را دوست دارم!
می گویی این یعنی از ما بدت می آید این یعنی...
و اصلا فکر نمی کنی که
بحث بهتر یا بدتر بودن نیست
بحث احترام گذاشتن آدم ها به اعتقاد یکدیگر است
آدم ها متفاوت اند
چادری ها مقدس نیستند که با یک اشتباه کوچک بدتر شوند
گلویم می سوزد
مرا همین گونه که هستم ببین
مرا مقدس نکن که با دیدن اشتباهاتم بدتر شوم
همین گونه که هستم ببین ! [ چهار شنبه 15 خرداد 1392
] [ 16:7 ] [ هانیه خانوم ]
شبها آسـمان با من همـرآه اَست! دَستم را میگیرد و میگوید بیآ با هم برویم.... گفتم:اِی آسمان مشکی شَب من اِنسانم و تو آسمان... شباهتمان در چیست؟ گفت:آن روز هایی صورتت شود جای ماه من... و چادرت هم آسمان من این را که گفت لبخندی زدم و گفتم:همیشه با تو خواهم ماند آسمان مشکیـــــــ من... +منبع:دختران خوشتیپ چادری [ دو شنبه 13 خرداد 1392
] [ 20:24 ] [ هانیه خانوم ]
❤یادمان باشد اَگر خآطرمآن تنــــهـا شد❤
❤طَلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم!❤ [ دو شنبه 13 خرداد 1392
] [ 20:22 ] [ هانیه خانوم ] [ دو شنبه 13 خرداد 1392
] [ 19:59 ] [ هانیه خانوم ] [ شنبه 4 خرداد 1392
] [ 17:26 ] [ هانیه خانوم ]
درود بر بانوان باحجاب ایرانی به افتخار هرچی چادری و با حجابه تعداد نظرات رو ببرین بالا
[ شنبه 4 خرداد 1392
] [ 16:59 ] [ هانیه خانوم ]
ای جــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاااااااانمــــ
آرایشت تو حلقـــــــم
اینو نگــــــــــــــاه!!!! ببینین چقدر خوشگلن...
[ شنبه 4 خرداد 1392
] [ 16:58 ] [ هانیه خانوم ] [ شنبه 4 خرداد 1392
] [ 16:57 ] [ هانیه خانوم ]
هنگامیـ که خدا از پشتـ دست هایشـ را روی چشمانمـ گذاشــت .. از لای انگشتانشـ آنقدر محو دیدنـ دنیا شدمـــ که فراموش کردم منتظر استــ نامش را صدا کنم!
[ شنبه 4 خرداد 1392
] [ 16:56 ] [ هانیه خانوم ] هنرپیشه ها در حجاب اسلامی(سلنا) امروز می تونین بزرگترین شاهکار جهان به جرئت بگم فقط در همین وبلاگ رو ببینین!
برای اولین بار. چهره ی سلناگومز در حجاب اسلامی! در این نظر سنجی شرکت کنین: کدام چهره را می پسندی؟ 1-سلنا در حجاب 2-سلنا بیحجاب در بخش نظرات بیان کن.. [ شنبه 4 خرداد 1392
] [ 16:54 ] [ هانیه خانوم ]
دختـــــــــــــــــــــر
دلم را به ظِرآفـتِـــــــ ام خوش می کنمکفش قرمـزی می خرم و پاپیون قرمزشو روش لمــس مـی کنمـ
منبع:دختران خوشتیپ چادری [ شنبه 4 خرداد 1392
] [ 16:53 ] [ هانیه خانوم ] |
|
|